دل واسه دیدنت چقدر بی تابه شب نشینه و منتظره آفتابه بهش می گم اون که ولت کرد و رفت منتظرش نشین حالا رو قله ست... تو رفتی و بعده تو دلم چقدر تنها شد تو رفتی و بعده تو غمم دو صد چندان شد تو رفتی و این دنیا یه جا سرم خراب شد تو رفتی و تمام تشنگی هام سراب شد... میخوام تورو همیشه با ساقه و برگ و ریشه بدون تو گل من یه لحظه هم نمی شه تو این شهر غریبه یه دم آروم ندارم ای عاشق گمشده پس کی میای کنارم... آخه چقدر غریبی و در حسرته یه هم نفس دلم داره می پوسه و مرده دیگه تو این قفس آخه چقدر تنهایی و چقدر رفیقه بغض و اشک دلم داره می گریه و همش به تو می بره رشک... دله مثله آینمو با رفتنت شکستی رفتی و زیر سایه رقیب من نشستی حقم نبود که اینجوری خوار و ذلیلم کنی پیش چشمای رقیب با رفتنت لهم کنی...
| قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |
