خاطرات سوخته
نفرین می کنم دلمو چون که عاشقه توئه چون که برات می میره و جونش بسته به توئه نفرین می کنم دلمو چون که هنوز به یادته چون که می بینه رفتی و اما هنوز دیوونته... غمو می بینم تو چشات نبینمت که غم داری الهی من بشم فدات نبینمت غصه داری اشکو رو گونت می بینم نبینم سیل اشکاتو الهی که من بمیرم نبینم اون گریه هاتو...
نوشته شده در پنج شنبه 89/6/4ساعت
8:2 عصر توسط اکسیژن نظرات ( ) | |
نوشته شده در پنج شنبه 89/6/4ساعت
8:1 عصر توسط اکسیژن نظرات ( ) | |
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |