شبای بعد رفتنت سوختم توی جهنمت سوختم ولی دلم هنوز جون می گیره با دیدنت شبای بعد رفتنت تو کابوس نبودنت امید می دادم به دلم واسه دوباره دیدنت... امشب دلم به یاده تو هوای گریه داره به یاده غنچه ی لبات حسرت بوسه داره امشب بازم خیال تو آتیش زد قلب عاشقم تو این شبای تنهایی بارونی کرد دقایقم...
تازیانه ی خاطره ها رو تن نحیف من می کوبن یاده تو رو تو قلب ضعیف من می شکنه دل منو تداعی خاطره ها دلمو آتیش می زنه بارون اون چشم سیاه... رفتنه اون نامهربون شکست همه غرورمو بغضه عمیقه تو گلوم بسته راهه نفسمو حسرت عمره رفته ام داغمو تازه می کنه این همه زخم زبون بغضمو پاره می کنه... غمو غصه تو دله من اندازه ی آسمونه جوونیمو ازم گرفت مردن دیگه آرزومه بغضه نشسته تو گلوم یادبوده بی وفاییشه سوزه عمیق دله من هدیه ی دله سنگشه...
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |