خاطرات سوخته
رفتنه اون نامهربون شکست همه غرورمو بغضه عمیقه تو گلوم بسته راهه نفسمو حسرت عمره رفته ام داغمو تازه می کنه این همه زخم زبون بغضمو پاره می کنه... غریبه رفتنه اون نامهربون شکست همه غرورمو بغضه عمیقه تو گلوم بسته راهه نفسمو حسرت عمره رفته ام داغمو تازه می کنه این همه زخم زبون بغضمو پاره می کنه . . . نفرتو کاشتی تو دلم اما نفرین نمی کنم لیاقتت عشقم نبود تو رو عاشق نمی دونم من موندمو خاطره هام تنهامو بی هم نفس خوش باشی با اون غریبه لیاقتت او هست و بس
نوشته شده در شنبه 90/5/15ساعت
4:8 عصر توسط اکسیژن نظرات ( ) | |
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |