خاطرات سوخته
پرسه در خاطرات
دیشب دلم گرفته بود هوای رفتن کرده بود
رفتن به گذشته ها گم شدن تو خاطره ها
رفتم تا دورترین خیال قدم زدم بیاده تو
پرسه زدم تو خاطرات دنبال رد پای تو...
دیشب دلم گرفته بود هوای رفتن کرده بود
رفتن به گذشته ها گم شدن تو خاطره ها
رفتم تا دورترین خیال قدم زدم بیاده تو
پرسه زدم تو خاطرات دنبال رد پای تو
.
.
.
دنبال رد پای تو تا پشت پرچین خیال
تا حتی چیدن گل از باغ رویای محال
دنبال رد پای تو رفتم تا ستاره ها
رفتم نشستم رو گلا هم آغوش پروانه ها...
نوشته شده در پنج شنبه 90/9/24ساعت
8:0 صبح توسط اکسیژن نظرات ( ) | |
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |