خاطرات سوخته
قسمت
امشب شبِ آخره که منُ تو باهمیم عزیز
سرتُ رو دستام بذار بخواب کنارم اشک بریز
واسه یِ آخرین دفعه دست تویِ موهات می کشم
بغضِ گلوت پاره می شه اسفنِدِ رویِ آتیشم...
امشب شبِ آخره که منُ تو باهمیم عزیز
سرتُ رو دستام بذار بخواب کنارم اشک بریز
واسه یِ آخرین دفعه دست تویِ موهات می کشم
بغضِ گلوت پاره می شه اسفنِدِ رویِ آتیشم
.
.
.
قسمتِ ما همین بوده که عاقبت جدا بشیم
قربونیه این سرنوشت بازیچه یِ تقدیر بشیم...
نوشته شده در پنج شنبه 91/4/15ساعت
8:0 صبح توسط اکسیژن نظرات ( ) | |
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |