خاطرات سوخته
همیشه گفتم به خودم عشقش برام زندگیه چیزی بیش از عاشقی برای من بندگیه همیشه توی خلوتم خود رو بی اون نمی دیدم سرخوش از اینکه عاشقمه اونو بی خود نمی دیدم... ننگ همیشه گفتم به خودم عشقش برام زندگیه چیزی بیش از عاشقی برای من بندگیه همیشه توی خلوتم خود رو بی اون نمی دیدم سرخوش از اینکه عاشقمه اونو بی خود نمی دیدم تمام لحظه های عمر لحظه ای بی او سر نشد بدون یاد و خاطرش هیچ شبی تا سحر نشد هیچ غنچه ای پیش دلم بدون یادش نشکفت هر چیزی که می خواست ازم هیچ وقت دلم نه نمی گفت . . . عشقم یه روزی بود قشنگ حالا شده واسم یه ننگ حاشا می کنم عشقی که هر روز واسش بودم دلتنگ...
نوشته شده در جمعه 89/11/29ساعت
2:44 عصر توسط اکسیژن نظرات ( ) | |
| قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |
