عزیزم یادت می آد که اون شبا شبای بارونیه بی سر و صدا شرشر بارون فقط تو گوشمون نغمه عشق هم صداش تو قلبمون... آره اشتباه می کردم شایدم خیال می کردم تو منو دوست داری و همیشه با من می مونی آره خیلی ساده بودم گول حرفاتو می خوردم تو می گفتی عاشقمی منم که باور می کردم... زنده ام با خاطراتم توی این غربته وحشی تویی که از روز اول هیچ وقتی دوستم نداشتی تو که اینو میدونستی یه روزی تنهام میزاری پس چرا از روز اول هی میگفتی دوستم داری... دله من همیشه در حسرتت می مومنه در حسرته یه همدل یه همزبون می مونه دلی که تو رو داشت و فقط به تو دلخوش بود بیا و ببین که در نبودت چطور مرد... دله دیوونه من تو دامه تو اسیره سراغشو نگیری دق می کنه می میره آخه چطور دلت اومد دلم رو بازیچه کنی بهش بدی وعده وعید دسته آخر ولش کنی...
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |